احادیثی از امام زمان (عج) سری اول "قسمت دوم"
احادیث منتخب از امام زمان عجّل الله تعالی فرجه الشّریف
...احادیث منتخب از امام زمان عجّل الله...
نماز
حضرت مهدی (عج) فرمودند :
ما ارغم انف الشیطان بشی ء مثل الصلاة فصلها و ارغم انف الشیطان
هیچ چیز مثل نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد و او را خوار نمی کند ، پس نماز بخوان و بینی شیطان را به خاک بمال .
( بحار الانوار، ج ,53 ص 182 )
*****************************
حدیث فضیلت انتظار
یا کابلی إن أولی الامر الذین جعلهم الله عزوجل أئمة الناس وأوجب علیهم طاعتهم : أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام ، ثم الحسن عمی ، ثم الحسین أبی ، ثم انتهی الامر إلینا . ثم سکت . فقلت له : یا سیدی روی لنا عن أمیر المؤمنین علیه السلام أن الأرض لا تخلو من حجة لله تعالی علی عباده ، فمن الحجة والامام بعدک ؟ قال : ابنی محمد واسمه فی صحف الأولین باقر ، یبقر العلم بقرا ، هو الحجة والإمام بعدی ، ومن بعد محمد ابنه جعفر واسمه عند أهل السماء الصادق ، قلت : یا سیدی فکیف صار اسمه الصادق وکلکم صادقون ، قال : حدثنی أبی ، عن أبیه عن رسول الله صلی الله علیه وآله قال : إذا ولد ابنی جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب فسموه الصادق ، فإن الخامس من ولده الذی اسمه جعفر یدعی الإمامة اجتراء علی الله وکذبا علیه فهو عند الله ( جعفر الکذاب ) المفتری علی الله تعالی ، والمدعی لما لیس له بأهل ، المخالف لأبیه والحاسد لأخیه ، وذلک الذی یروم کشف ستر الله عز وجل عند غیبة ولی الله ، ثم بکی علی بن الحسین علیه السلام بکاء شدیدا ، ثم قال : کأنی بجعفر الکذاب وقد حمل طاغیة زمانه علی تفتیش أمر ولی الله ، والمغیب فی حفظ الله والتوکیل بحرم أبیه جهلا منه برتبته ، وحرصا منه علی قتله إن ظفر به ، ( و ) طمعا فی میراث أخیه حتی یأخذه بغیر حق . فقال أبو خالد فقلت : یا ابن رسول الله وإن ذلک لکائن ، فقال : إی وربی إن ذلک مکتوب عندنا فی الصحیفة التی فیها ذکر المحن التی تجری علینا بعد رسول الله صلی الله علیه وآله ، فقال أبو خالد فقلت : یا ابن رسول الله ثم یکون ماذا ؟ قال : ثم تمتد الغیبة بولی الله الثانی عشر من أوصیاء رسول الله صلی الله علیه وآله والأئمة بعده یا أبا خالد إن أهل زمان غیبته القائلین بإمامته والمنتظرین لظهوره أفضل من أهل کل زمان ، فإن الله تبارک وتعالی أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة ، وجعلهم فی ذلک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول الله صلی الله علیه وآله بالسیف ، أولئک المخلصون حقا وشیعتنا صدقا ، والدعاة إلی دین الله عز وجل سرا وجهرا . وقال علیه السلام : انتظار الفرج من أعظم الفرج
ابراهیم بن زیاد ، از ابوحمزهء ثمالی ، از ابوخالد کابلی نقل کرده که گفت : امام زین العابدین علیه السلام فرمود : ای کابلی ، أولی الأمر که خداوند آنان را امامان و پیشوایان مردم قرار داده و اطاعت ایشان را واجب ساخته است ، و آنان عبارتند از : امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام سپس عمویم امام حسن و پس از او پدرم امام حسین تا آنکه کار امامت به من رسید ، سپس حضرت ساکت شد . عرض کردم : ای سرور من از امیر المؤمنین علیه السلام روایت شده که فرمود : زمین از حجت خدا بر بندگان خالی نخواهد ماند ، پس امام وحجت بعد از شما چه کسی خواهد بود ؟ فرمود : پسرم محمد که نام او در کتب الهی ( صحف الاولین ) باقر بوده که علوم را میشکافد و او حجت و امام بعد از من میباشد وپس از او پسرش جعفر است که در نزد اهل آسمان صادق نامیده میشود . عرض کردم : ای سرور من چگونه فقط نام او صادق است در حالیکه شما همه صادق میباشید ؟ فرمود که پدرم از پدرش از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود : زمانیکه پسرم جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن أبی طالب به دنیا آمد او را ، صادق بنامید . و پنجمین فرزند او ( امام صادق علیه السلام ) که نامش جعفر است به دروغ ادعای امامت میکند واو نزد خداوند ، جعفر کذاب ، میباشد که به خداوند افترا بسته و چیزی را که اهل آن نیست بعنوان مخالفت با پدرش وحسادت با برادرش ادعا مینماید و او همان کسی است که آرزو میکند هنگام غیبت امام زمان از اسرار الهی خبردار گردد . آنگاه علی بن الحسین ( ع ) بشدت گریست و فرمود : گویا میبینم که جعفر کذاب حاکم ستمگر را برای تفتیش و جستجوی حضرت مهدی و امر ولی الله ( ع ) که در پناه و حفظ الهی غایب شده بود راهنمائی کرد و از خلیفه میخواست که وکیل پدرش امام هادی علیه السلام شده و امور آن حضرت به او واگذار گردد ، در حالیکه نمیداند پست تر از آن است که چنین لیاقتی داشته باشد ، وهمچنین قصد داشته که چنانچه به حضرت مهدی علیه السلام دست یابد او را کشته ومیراث برادرش را بنا حق غصب نماید . راوی ( ابو خالد کابلی( میگوید عرض کردم : ای فرزند رسول خدا آیا اینها شدنی است ؟ فرمود : آری بخدا سوگند ، اینها همه در صحیفه ای که در آن وقایع غم انگیزی که بر ما پس از رسول خدا صلی الله علیه وآله جاری میگردد ، نوشته شده است ، ابو خالد میگوید عرض کردم : ای پسر رسول خدا پس از آن چه خواهد شد ؟ فرمود : سپس غیبت امام دوازدهم از جانشینان رسول خدا صلی الله علیه وآله و امامان پس از پیامبر صلی الله علیه وآله طولانی خواهد گشت . ای ابا خالد کسانی که در زمان غیبت قائل به امامت آن حضرت بوده و منتظر ظهور آن حضرت بمانند برترین اهل هر زمان بوده و خداوند متعال چنان عقل وفهم و معرفتی به آنها عطا کرده که زمان غیبت برای آنها مانند زمان حضور ومشاهده میگردد و ایشان را در آن زمان بمنزله مجاهدین در رکاب رسول الله صلی الله علیه وآله قرار داده است وآنها حقیقتا شیعیان خالص ما و دعوت کنندگان به دین خداوند متعال در پنهان وآشکار خواهند بود وحضرت فرمود : انتظار فرج از بزرگترین و برترین فرج هاست .
*****************************
حدیث رضایت الهی ازایشان
أقرب ما یکون العباد من الله جل ذکره وأرضی ما یکون عنهم إذا افتقدوا حجة الله جل وعز ولم یظهر لهم ولم یعلموا مکانه ، وهم فی ذلک یعلمون أنه لم تبطل حجة الله جل ذکره ولا میثاقه ، فعندها فتوقعوا الفرج صباحا ومساء ، فإن أشد ما یکون غضب الله علی أعدائه إذا افتقدوا حجته ولم یظهر لهم ، وقد علم أن أولیاءه لا یرتابون ، ولو علم أنهم یرتابون ما غیب حجته عنهم طرفة عین ، ولا یکون ذلک إلا علی رأس شرار الناس
مفضل بن عمر ، امام صادق علیه السلام روایت کرده که فرمود : بهترین چیزی که مردم را به خداوند متعال نزدیک ساخته و او را بهتر از هر چیزی از مردم راضی می نماید این است که خداوند متعال ببیند مردم زمانی که امام وحجت خدا را گم کرده و از جای او بی خبرند ، بدانند که حجت و میثاق خداوند باطل نشده است . آن زمان است که در صبح و عصر باید آماده فرج باشید و شدید ترین خشم خداوند بر دشمنان زمانی است که حجت خداوند غایب شده و ظاهر نباشد و خداوند می داند که دوستان و اولیاءش در حجت خدا تردید نخواهند کرد ، زیرا در آن صورت خداوند لحظه ای حجت خود را از اولیای خویش غایب نخواهد ساخت و غیبت حجت خداوند زمانی محقق می شود که بد ترین و شرور ترین مردم ظهور می نمایند .
*****************************
حدیث منزلت منتظران
منا إثنا عشر مهدیا ، أولهم أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب ، وآخرهم التاسع من ولدی ، وهو القائم ، بالحق ، یحیی الله بن الأرض بعد موتها ، ویظهر به دین الحق علی الدین کله ، ولو کره المشرکون . له غیبة یرتد فیها أقوام ویثبت فیها علی الدین آخرون ، فیؤذون ویقال لهم : ( متی هذا الوعد إن کنتم صادقین ) أما إن الصابر فی غیبته علی الأذی والتکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله صلی الله علیه وآله
ربیع بن سعد ، از عبد الرحمان بن سلیط روایت کرده که گفت : امام حسین علیه السلام فرمود : از ما دوازده مهدی خواهد بود که نخستین فرد آنها امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام و آخرین آنها نهمین فرزند من و قائم به حق می باشد . خداوند زمین را بدست او زنده گردانیده و دین حق خود را بدست او بر جمیع ادیان پیروز گردانیده ، هر چند مشرکان از آن ناراحت باشند . آن حضرت غیبتی دارد که اقوامی در آن تردید کرده و اقوامی دیگر در آن ثابت قدم می مانند و اذیت و آزار خواهند شد تا آنجا که به ایشان گفته می شود آن وعده چه زمانی خواهد بود ؟ آگاه باشید کسی که در غیبت آن حضرت بر اذیت و آزار و اتهام دیگران و مخالفین صبر کند ، مانند کسی است که در کنار رسول خدا با شمشیر جهاد کرده باشد .
*****************************
حدیث منزلت منتظران
یا کابلی إن أولی الامر الذین جعلهم الله عز وجل أئمة الناس وأوجب علیهم طاعتهم : أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام ، ثم الحسن عمی ، ثم الحسین أبی ، ثم انتهی الامر إلینا . ثم سکت . فقلت له : یا سیدی روی لنا عن أمیر المؤمنین علیه السلام أن الأرض لا تخلو من حجة لله تعالی علی عباده ، فمن الحجة والامام بعدک ؟ قال : ابنی محمد واسمه فی صحف الأولین باقر ، یبقر العلم بقرا ، هو الحجة والإمام بعدی ، ومن بعد محمد ابنه جعفر واسمه عند أهل السماء الصادق ، قلت : یا سیدی فکیف صار اسمه الصادق وکلکم صادقون ، قال : حدثنی أبی ، عن أبیه عن رسول الله صلی الله علیه وآله قال : إذا ولد ابنی جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن أبی طالب فسموه الصادق ، فإن الخامس من ولده الذی اسمه جعفر یدعی الإمامة اجتراء علی الله وکذبا علیه فهو عند الله ( جعفر الکذاب ) المفتری علی الله تعالی ، والمدعی لما لیس له بأهل ، المخالف لأبیه والحاسد لأخیه ، وذلک الذی یروم کشف ستر الله عز وجل عند غیبة ولی الله ، ثم بکی علی بن الحسین علیه السلام بکاء شدیدا ، ثم قال : کأنی بجعفر الکذاب وقد حمل طاغیة زمانه علی تفتیش أمر ولی الله ، والمغیب فی حفظ الله والتوکیل بحرم أبیه جهلا منه برتبته ، وحرصا منه علی قتله إن ظفر به ، ( و ) طمعا فی میراث أخیه حتی یأخذه بغیر حق . فقال أبو خالد فقلت : یا ابن رسول الله وإن ذلک لکائن ، فقال : إی وربی إن ذلک مکتوب عندنا فی الصحیفة التی فیها ذکر المحن التی تجری علینا بعد رسول الله صلی الله علیه وآله ، فقال أبو خالد فقلت : یا ابن رسول الله ثم یکون ماذا ؟ قال : ثم تمتد الغیبة بولی الله الثانی عشر من أوصیاء رسول الله صلی الله علیه وآله والأئمة بعده یا أبا خالد إن أهل زمان غیبته القائلین بإمامته والمنتظرین لظهوره أفضل من أهل کل زمان ، فإن الله تبارک وتعالی أعطاهم من العقول والأفهام والمعرفة ما صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة ، وجعلهم فی ذلک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول الله صلی الله علیه وآله بالسیف ، أولئک المخلصون حقا وشیعتنا صدقا ، والدعاة إلی دین الله عز وجل سرا وجهرا . وقال علیه السلام : انتظار الفرج من أعظم الفرج
ابراهیم بن زیاد ، از ابوحمزه ثمالی ، از ابوخالد کابلی نقل کرده که گفت : امام زین العابدین علیه السلام فرمود : ای کابلی ، أولی الأمر که خداوند آنان را امامان و پیشوایان مردم قرار داده و اطاعت ایشان را واجب ساخته است ، و آنان عبارتند از : امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام سپس عمویم امام حسن و پس از او پدرم امام حسین تا آنکه کار امامت به من رسید ، سپس حضرت ساکت شد . عرض کردم : ای سرور من از امیر المؤمنین علیه السلام روایت شده که فرمود : زمین از حجت خدا بر بندگان خالی نخواهد ماند ، پس امام و حجت بعد از شما چه کسی خواهد بود ؟ فرمود : پسرم محمد که نام او در کتب الهی ( صحف الاولین ) باقر بوده که علوم را می شکافد و او حجت و امام بعد از من می باشد و پس از او پسرش جعفر است که در نزد اهل آسمان صادق نامیده می شود . عرض کردم : ای سرور من چگونه فقط نام او صادق است در حالیکه شما همه صادق می باشید ؟ فرمود که پدرم از پدرش از رسول الله صلی الله علیه و آله روایت کرده که فرمود : زمانیکه پسرم جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن أبی طالب به دنیا آمد او را ، صادق بنامید . و پنجمین فرزند او ( امام صادق علیه السلام ) که نامش جعفر است به دروغ ادعای امامت می کند و او نزد خداوند ، جعفر کذاب ، می باشد که به خداوند افترا بسته و چیزی را که اهل آن نیست بعنوان مخالفت با پدرش و حسادت با برادرش ادعا می نماید و او همان کسی است که آرزو می کند هنگام غیبت امام زمان از اسرار الهی خبردار گردد . آنگاه علی بن الحسین ( ع ) بشدت گریست و فرمود : گویا می بینم که جعفر کذاب حاکم ستمگر را برای تفتیش و جستجوی حضرت مهدی و امر ولی الله ( ع ) که در پناه و حفظ الهی غایب شده بود راهنمائی کرد و از خلیفه می خواست که وکیل پدرش امام هادی علیه السلام شده و امور آن حضرت به او واگذار گردد ، در حالیکه نمی داند پست تر از آن است که چنین لیاقتی داشته باشد ، و همچنین قصد داشته که چنانچه به حضرت مهدی علیه السلام دست یابد او را کشته و میراث برادرش را بنا حق غصب نماید . راوی ( ابو خالد کابلی ( می گوید عرض کردم : ای فرزند رسول خدا آیا اینها شدنی است ؟ فرمود : آری بخدا سوگند ، اینها همه در صحیفه ای که در آن وقایع غم انگیزی که بر ما پس از رسول خدا صلی الله علیه و آله جاری می گردد ، نوشته شده است ، ابو خالد می گوید عرض کردم : ای پسر رسول خدا پس از آن چه خواهد شد ؟ فرمود : سپس غیبت امام دوازدهم از جانشینان رسول خدا صلی الله علیه و آله و امامان پس از پیامبر صلی الله علیه و آله طولانی خواهد گشت . ای ابا خالد کسانی که در زمان غیبت قائل به امامت آن حضرت بوده و منتظر ظهور آن حضرت بمانند برترین اهل هر زمان بوده و خداوند متعال چنان عقل و فهم و معرفتی به آنها عطا کرده که زمان غیبت برای آنها مانند زمان حضور و مشاهده می گردد و ایشان را در آن زمان بمنزله مجاهدین در رکاب رسول الله صلی الله علیه وآله قرار داده است و آنها حقیقتا شیعیان خالص ما و دعوت کنندگان به دین خداوند متعال در پنهان و آشکار خواهند بود و حضرت فرمود : انتظار فرج از بزرگ ترین و برترین فرج هاست .
*****************************
حدیث تولی و تبری
یا أحمد بن إسحاق إن الله تبارک وتعالی لم یخل الأرض منذ خلق آدم علیه السلام ولا یخلیها إلی أن تقوم الساعة من حجة لله علی خلقه ، به یدفع البلاء عن أهل الأرض، وبه ینزل الغیث ، وبه یخرج برکات الأرض .
قال : فقلت له : یا ابن رسول الله فمن الامام والخلیفة بعدک ؟ فنهض علیه السلام مسرعا فدخل البیت ، ثم خرج وعلی عاتقه غلام کأن وجهه القمر لیلة البدر من أبناء الثلاث سنین ، فقال : یا أحمد بن إسحاق لولا کرامتک علی الله عز وجل وعلی حججه ما عرضت علیک ابنی هذا ، إنه سمی رسول الله صلی الله علیه وآله وکنیه ، الذی یملأ الأرض قسطا وعدلا کما ملئت جورا وظلما.
یا أحمد بن إسحاق مثله فی هذه الأمة مثل الخضر علیه السلام ، ومثله مثل ذی القرنین ، والله لیغیبن غیبة لا ینجو فیها من الهلکة إلا من ثبته الله عز وجل علی القول بإمامته ووفقه [ فیها ] للدعاء بتعجیل فرجه .
فقال أحمد بن إسحاق : فقلت له : یا مولای فهل من علامة یطمئن إلیها قلبی ؟ فنطق الغلام علیه السلام بلسان عربی فصیح فقال : أنا بقیة الله فی أرضه ، والمنتقم من أعدائه ، فلا تطلب أثرا بعد عین یا أحمد بن إسحاق .
فقال أحمد بن إسحاق : فخرجت مسرورا فرحا ، فلما کان من الغد عدت إلیه فقلت له : یا ابن رسول الله لقد عظم سروری بما مننت [ به ] علی فما السنة الجاریة فیه من الخضر وذی القرنین ؟ فقال : طول الغیبة یا أحمد ، قلت : یا ابن رسول الله وإن غیبته لتطول ؟ قال : إی وربی حتی یرجع عن هذا الامر أکثر القائلین به ولا یبقی إلا من أخذ الله عز وجل عهده لولا یتنا ، وکتب فی قلبه الایمان وأیده بروح منه . یا أحمد بن إسحاق هذا : أمر من أمر الله ، وسر من سر الله ، وغیب من غیب الله ، فخذ ما آتیتک واکتمه وکن من الشاکرین تکن معنا غدا فی علیین . قال مصنف هذا الکتاب رضی الله عنه : لم أسمع بهذا الحدیث إلا من علی بن عبد الله الوراق وجدت بخطه مثبتا فسألته عنه فرواه لی عن سعد بن عبد الله ، عن أحمد بن إسحاق رضی الله عنه کما ذکرته
أحمد بن اسحاق بن سعد اشعری می گوید بر ابو محمد حسن بن علی علیهما السلام وارد شدم می خواستم درباره جانشین پس از او از آن حضرت بپرسم ، که امام ( ع ) ابتدائا به من فرمود : ای أحمد بن اسحاق ، خداوند تبارک و تعالی از زمانی که حضرت آدم ( ع ) را آفرید تا قیامت ، زمین را خالی از حجت قرار نداده است ، بواسطه وجود حجت ، بلا و دشواری ها از ساکنان زمین دفع شده و بواسطه وجود او باران رحمت می آید و نعمت های زمین را خارج می سازد .
وی گفت : بدو عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ( ص ) امام و جانشین پس از شما کیست ؟ حضرت از جا برخاست و به سرعت داخل خانه شد و سپس بیرون آمد و کودکی سه ساله را بر دوش خود داشت که صورتش چون ماه شب چهارده می درخشید فرمود : ای أحمد بن اسحاق اگر بخاطر عظمت تو در پیشگاه خداوند و بر حجت های او نبود ، این فرزندم را به تو نشان نمی دادم ، این فرزند هم نام و کنیه رسول خدا ( ص ) است ، همان کسی که زمین را پس از آنکه از ظلم و ستم پر شده باشد ، آکنده از عدل و داد می کند .
ای أحمد بن اسحاق ، مثال او میان این امت مثال حضرت خضر ( ع ) و ذی القرنین است ، بخدا سوگند او آنچنان غیبتی خواهد داشت که در آن هیچکس از هلاکت رهایی نمی یابد مگر آنکس که خداوند عز وجل او را نسبت به امامت او و دعا برای شتاب در فرج آن حضرت ثابت قدم نگاه دارد .
أحمد بن اسحاق می گوید : بدو عرض کردم : ای سرور من آیا علامت و نشانه ای در این راستا وجود دارد که دلم آرام گیرد ؟ که ناگهان کودک ( ع ) با زبان عربی فصیح به سخن درآمد و فرمود : من بقیة الله در زمین او و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم ، ای أحمد بن اسحاق بعد از این لحظه اثری نمی یابی .
أحمد بن اسحاق گفت : شادمان بیرون رفتم ، فردا خدمت حضرت بازگشتم و بدو عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ( ص ) به آنچه که منت بر من گذاشتی بسیار شادمان شدم اکنون بفرمایید او چه شباهتی به خضر و ذی القرنین دارد ؟ فرمود : ای احمد ، طولانی بودن غیبت ، عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ( ص ) آیا غیبت او به طول می انجامد ؟ فرمود : آری بخدا سوگند تا آنجا که بیشتر کسانی که به امامت او قائل بودند از عقیده خود برگردند و کسی بر این عقیده باقی نماند مگر آنکس که خداوند از او پیمان ولایت ما را گرفته باشد ، و ایمان را در دل او جایگزین و با روح خود ، او را حمایت و تأیید کند .
ای أحمد بن اسحاق ، این امری است از امر خدا و رازی است از راز و اسرار خدا ، و غیبی است از غیب های خدا ، آنچه را که به تو گفتم دریاب ، و آنرا نهان دار ، و از سپاسگزاران باش ، روز قیامت در علیین با ما خواهی بود .
*****************************
حدیث اطاعت و پیروی ازامام
القائم من ولدی اسمه اسمی ، وکنیته کنیتی ، وشمائله شمائلی ، وسنته سنتی ، یقیم الناس علی ملتی وشریعتی ، ویدعوهم إلی کتاب ربی عز وجل ، من أطاعه فقد أطاعنی ، ومن عصاه فقد عصانی ، ومن أنکره فی غیبته فقد أنکرنی ، ومن کذبه فقد کذبنی ، ومن صدقه فقد صدقنی ، إلی الله أشکو المکذبین لی فی أمره ، والجاحدین لقولی فی شأنه ، والمظلین لامتی عن طریقته ، وسیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون.
( هشام بن سالم از امام صادق و او از پدر و جدش علیهم السلام نقل می کند که آن حضرت فرمود : ) قائم از فرزندان من است ، نام او نام من وکنیه او کنیه من ، و شکل او شکل من ، و سنت او سنت من است مردم را بر ملت و شریعت من بپا می دارد ، وآنها را بسوی کتاب پروردگارم عزوجل می خواند ، کسی که او را اطاعت کند مرا اطاعت نموده و کسی که او را نافرمانی نماید مرا نافرمانی کرده و کسی که در زمان غیبت ، منکر او باشد مرا انکار کرده و کسی که او را تکذیب نماید مرا تکذیب کرده و کسی که او را تصدیق کند مرا تصدیق کرده است ، و از تکذیب کننده گانم در باره امر او ، و انکار کننده گان گفتارم درباره او و گمراهان امتم از راه او ، به خدا شکایت می کنم ، آنهایی که ظلم کرده اند بزودی خواهند دانست که به چه کیفرگاه و محل انتقامی بازگشت می کنند .
*****************************
حدیث تسلیم بودن در امر فرج
یا مهزم کذب الوقاتون ، وهلک المستعجلون ، ونجا المسلمون
علی بن حسان ، از عبدالرحمان بن کثیر ، از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود : ای مهزم ، کسانی که ( برای قیام حضرت مهدی علیه السلام ) وقت تعیین می کنند ، دروغ می گویند و کسانی که در آن عجله کنند هلاک شده و کسانی که تسلیم باشند ( و آنچه را که خدا بخواهد قبول داشته باشند ) نجات می یابند .
*****************************
حدیث آثار غیبت - شک
إن الإمام بعدی ابنی علی ، أمره أمری وقوله قولی وطاعته طاعتی ، والامام بعده ابنه الحسن ، أمره أمر أبیه وقوله قول أبیه وطاعته طاعة أبیه ، ثم سکت . فقلت له : یا ابن رسول الله فمن الامام بعد الحسن ؟ فبکی علیه السلام بکاء شدیدا ، ثم قال : إن من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر . فقلت له : یا ابن رسول الله لم سمی القائم ؟ قال : لأنه یقوم بعد موت ذکره وارتداد أکثر القائلین بإمامته . فقلت له : ولم سمی المنتظر ؟ قال : لان له غیبة یکثر أیامها ویطول أمدها فینتظر خروجه المخلصون وینکره المرتابون ویستهزئ بذکره الجاحدون ، ویکذب فیها الوقاتون ، ویهلک فیها المستعجلون ، وینجو فیها المسلمون
صقر بن ابی دلف می گوید از ابو جعفر محمد بن علی الرضا ( ع ) شنیدم که فرمود : امام و پیشوای پس از من پسرم علی است ، فرمان او فرمان من و سخن او سخن من و اطاعت از او اطاعت از من است ، پیشوا و امام پس از او پسرش حسن است ، فرمان او فرمان پدرش و سخن او سخن پدرش و اطاعت از او اطاعت از پدر اوست ، و سپس ساکت شد ؟ عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ( ص ) امام و پیشوای بعد از حسن کیست ؟ حضرت به شدت گریست و سپس فرمود : امام و پیشوای بعد از حسن پسرش قائم منتظر است ، بدو عرض کردم : ای فرزند رسول خدا ( ص ) چرا وی قائم نامیده شد ؟ فرمود : چون او پس از آنکه نامش از یاد ها رفت و بیشتر معتقدین به امامتش از عقیده خود برگشتند ، قیام می کند ، به آن حضرت عرض کردم : چرا وی را منتظر گویند ؟ فرمود : چون او غیبتی طولانی و دراز دارد ، و افراد مخلص در انتظار اویند و تردید کنندگان او را رد می کنند و انکار کنندگان ، یاد او را به استهزاء می گیرند و وقت گذاران در غیبت ، دروغ می گویند ، شتابزدگان در آن به هلاکت می رسند و مسلمانان در آن نجات و رهایی می یابند .